مانده ام تا به چه انديشه كنم…
هيچكس با من نيست !…
مانده ام تا به چه انديشه كنم…
مانده ام در قفس تنهايي…
در قفس ميخوانم…
چه غريبانه شبي ست…
شب تنهايي من!…
مانده ام تا به چه انديشه كنم…
هيچكس با من نيست !…
مانده ام تا به چه انديشه كنم…
مانده ام در قفس تنهايي…
در قفس ميخوانم…
چه غريبانه شبي ست…
شب تنهايي من!…
شعري بخوان كه خلوتمان را تكان دهد
سازي بزن كه بوي صداي "بنان" دهد
باران گرفته است و هوا نامساعد است
سقفي بجوي تا تو و من را امان دهد
حالي نمانده است برايم ، محال نيست
شاعر در اين حوالي ِ ناجور جان دهد
چيزي نمانده است كه بيچاره مادرم
در پاي شعر و شاعري ِ من جوان دهد
آتش بيار ِ معركه سودابه ي غم است
تا پاكي ِ سياوش ِ دل را نشان دهد
آتش ولي موافق فردوسي است كه
بايد به عشق بيشتر از اين زمان دهد
چيزي بگو كه درد ِ دل ِ من نگفتني ست
حرفي بزن كه پاي غزل را توان دهد
محتاج ِ زير و بم شدني عاشقانه ام
شعري بخوان كه خلوتمان را تكان دهد
محمدرضا سليمي
خريد بافت مردانه - خريد كفش ارتشي - خريد كفش ريبوك - خريد كفش اسپرت مردانه - خريد نيم بوت مردانه - خريد كفش دخترانه آديداس - خريد كفش نيم بوت - خريد كفش مردانه
تعداد صفحات : 0